آرسامآرسام، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 19 روز سن داره

قند عسل مامان

روز تولد فرشته کوچک من

روزچهار شنبه  29/7/1388شیرین ترین روز زندگیم بودآخه خدا تو رواون روز به من هدیه داد . شب قبل از اون روز من تا صبح نخوابیدم البته بابا مهران هم دسته کمی از من نداشت .خیلی استرس داشتم و می خواستم هر چه زودتر این ساعتهای آخر هم به پایان برسه و تو رو در آغوش بگیرم .( آخه می دونی 9 ماه انتظار خیلی سخته مخصوصا تو ماه آخر که دیگه اصلا نمی گذره . ) اون روز صبح زود بیدار شدم و دوش گرفتم و بعد چند تا عکس گرفتم با اتاقت بابابا مهران و ... و منتظر شدم تا مامانی ، خاله مینو ، خاله مریم ، رامونا و تینا، ونیلو ، نیکی اومدن تا با هم بریم بیمارستان تازه عمه مهسا و مامان لاله هم اومدن خلاصه یه عالمه آدم به خاطر به دنیا اومدنت به بیمارستان ...
13 شهريور 1392

حمام رفتن آرسام

عزیزم وقتی تو تازه به دنیا اومده بودی هر شب حمام می کردی البته زحمت این کار رو خاله مرم جون می کشید چون من بلد نبودم و می ترسیدم که تو از دستم بیفتی . تو خیلی حمام کردن رو دوست داشتی و بعد از حمام راحت می خوابیدی .  از همون اول نه تنها تو حمام گریه نمی کردی بلکه خیلی هم کیف می کردی و خیلی دوست داشتی که البته هنوز هم خیلی حمام رفتن رو دوست داری هر کی بره تو حمام تو هم می خوای باهاش بری قربونت برم .حالا چند تا از عکس های حمام و بعدش  این دوتا عکس در تاریخ 3/11/1388 گرفته شده این عکسها در تاریخ 7/11/1388 گرفته شده   این عکسها در تاریخ 14/١١/١٣٨٨ گرفته شده     این عکسه...
13 شهريور 1392
1