روز تولد فرشته کوچک من
روزچهار شنبه 29/7/1388شیرین ترین روز زندگیم بودآخه خدا تو رواون روز به من هدیه داد . شب قبل از اون روز من تا صبح نخوابیدم البته بابا مهران هم دسته کمی از من نداشت .خیلی استرس داشتم و می خواستم هر چه زودتر این ساعتهای آخر هم به پایان برسه و تو رو در آغوش بگیرم .( آخه می دونی 9 ماه انتظار خیلی سخته مخصوصا تو ماه آخر که دیگه اصلا نمی گذره . ) اون روز صبح زود بیدار شدم و دوش گرفتم و بعد چند تا عکس گرفتم با اتاقت بابابا مهران و ... و منتظر شدم تا مامانی ، خاله مینو ، خاله مریم ، رامونا و تینا، ونیلو ، نیکی اومدن تا با هم بریم بیمارستان تازه عمه مهسا و مامان لاله هم اومدن خلاصه یه عالمه آدم به خاطر به دنیا اومدنت به بیمارستان ...
نویسنده :
مامان ملی
15:54